سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیکویی پرسش، نیمی از دانش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :207
بازدید دیروز :984
کل بازدید :2885542
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/2/17
4:51 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

امت محمد قرآنی آلدی

شاعر: علی رشتبر

دوغودان باش آچدی شفق لی گونش

هر یانی بورودو،دونیانی آلدی

قیرمیزی بویاغدا ،عنبر قوخودا

اول کانی کرم ده ن امضانی آلدی

 

یاغی لار قارشیندا دایاندی ازه ل

حربی یولو اوزه ل دویوشو اؤزه ل

چاققال لار قووولدو اولدولار خزه ل

 حریت نغمه سی هر یانی آلدی

 

چالیندی دهل لار سوسدی شئیپورلار

عدالت اؤلچوده یازیلدی عیار

اهل کؤنول گلدی قوولدو اغیار

«جاءالحقین»سسی دئورانی آلدی

 

اون دؤرد عصیر کئچدی سؤکدی قفسی

زیروه لره قالخدی «علی»نین سسی

اؤزگوی یاشاماغین سوسموش نفسی

جان آلدی یئنی ده ن «ایران»ی آلدی

 

اسلامین عَلَمی اوجالدی یئنه

حایات بخش اولوندو شرف لی دینه

کؤنول لر بزه ندی «چهل یاسین»ه

امتی محمد قرآنی آلدی

 

بیر قارینج تورپاغین وئرمه دی یادا

کانسره چئوریلدی ظولمه دونیادا

ترقی کسب ائتدی اؤزگور هاوادا

اوزایلار سئیرینه امکانی آلدی

 

الهی بیر رهبر اولوبدی اؤنده ر

آردینی بو یولون مهدی یه (عج) وئره ر

قیسمت اولسا «قاییب»اوگونو گؤره ر

تانری سیندان بلکه او آنی آلدی.

منبع: سایت دنیزنیوز www.daniznews.ir


  

 ترجمه اشعار شاعران ایرانی به عربی

دنیزنیوز: سایت «مرکز النور» (مرکز اعلامی، ثقافی،فنی مستقل)  -  پایگاه اینترنتی ادبی، هنری، فرهنگی مستقل در کشور عراق به مدیریت احمد صائغ. ادب مترجم (ادبیات ترجمه شده) عنوانی است در این سایت که به ادبیات ترجمه شده از آثار شاعران و نویسندگان جهان به زبان عربی توسط شاعران و نویسندگان عرب زبان آشنا به زبانهای مختلف اختصاص یافته است. در این سایت جمع کثیری از نویسندگان و شاعران و فرهیختگان صاحب قلم و  اندیشمند آثارشان را منتشر می کنند و سایتی بسیار پربار و غنی است. صادق بشیری از شاعران متعهد و توانای معاصر کرکوکی و مسلط به زبانهای فارسی و ترکی و عربی نیز آثار خود و ترجمه هایش را در این سایت منتشر می کند و اخیراً شعر فارسی «راه عشق» از مصطفی قلیزاده علیار را به عربی ترجمه و در سایت مزبور متشر ساخته که در ذیل هر دو متن فارسی و ترجمه اش را می آوریم:

راه عشق

                  مصطفی قلیزاده علیار

  تقدیم به آستان امام رضا (ع)

ای آستان قدسی تو قبله گاه ما

وای بارگاه امن تو پشت و پناه ما

دل در هوای کوی تو گشته است بی قرار

پیچیده است در گره اشک، آه ما

آماج فتنه های لجوج زمانه ایم

ای سایه کریم نگاهت پناه ما

ما را ز فیض تربت تو بازداشته است

سنگینی ندامت و شرم گناه ما

دل در طریق دوست به توفان سپرده ایم

این است راه عشق، همین است راه ما.

 

 طریق العشق (ترجمة)


 

  

  

  

صادق البشیری

10/12/2012

      طریق العشق. 

        مصطفی قلیزاده علیار

فی رحاب الإمام الرضا(ع):

یا من رحابه القدسی قبلتنا

ویا من محلّه الآمن مأمننا

فقد القلب صبره إشتیاقا لدیارک

ولم یسمح الدمع للتّأوه

أمسینا غرضا لفتن الزمان

یا من ظلُّ نظرته الکریمة ملجؤنا

یردّنا من فیض تُربک ثقل الندم

وتدعونا إلى الخجل الذنوب

أودعنا الفؤاد مراما للأعاصیر فی طریق الحبیب

فهذا هو طریق العشق ولا نبغی سواه
                   

 

 

 


  

 مارال تبریزی در همایش ارومیه!

ساعت 7 صبح روز جمعه 19 آبان 91، سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم به طرف خیابان والفجر ارومیه. قرار بود در راهپیمایی بزرگ پیاده روی خانوادگی شرکت کنیم و آخر سر در بوستان ائللر باغی پای مراسم اهدای جوایز باشیم. مردم ماشین ها را در آن نزدیک در پارکینگ خرابه ای درهم و برهم پارک می کردند و پیاده به راه می افتادند به سمت وعدگاه مراسم. ساعت 8 اعلام شده بود، جمعیت هر لحظه در افزایش بود از زن و مرد و بزرگ و کوچک و دختر و پسر و بچه؛ همه در هم می تنیدند... اما از اوضاع و احوال معلوم بود که حالا حالاها از مراسم خبری نیست، باید ساعتی بگذرد ... و چون نمی شد که جایگاه مراسم سوت و کور باشد، بایستی سر مردم را به نوعی مشغول می کردند تا وقت بگذرد. بنابر این سر و صداهایی از بلندگو پخش می کردند از ترانه و آهنگ و حرفهای بی ربط و با ربط. یعنی هنوز برنامه رسمی با حضور حضرات مسئولان شروع نشده بود. در این بی تکلیفی کلافه کننده، ناگهان آهنگی معروف از تولیدات باکو حضار را سر شوق و نشاطی مضاعف آورد:

آلا گؤز یاریم / قادان من آلیم

سنی سئومیشم / تبریز مارالیم...

کمی جا خوردم که آخر از بهر خدا این چه دعاست؟! پخش این ترانه عشقولانه با صدای اوریجینال یک خواننده باکویی با همان لحن و لهجه معروف، حسابی حال و هوای پارک ائللر باغی را عوض کرد و غرق در شادی و مسرت ساخت و تکرار آن هر از چند دقیقه نشاط و فرح را در فضای این بوستان چندین برابر کرد! به طوری که برخی از جوانان و جوانه های حاضر در پارک که منتظر شروع مراسم همایش پیاده روی ارومیه بودند، چنان بر سر ذوق و شوق آمدند که تبسم ها بر لب ها شکفت و نگاههای حرص آلود بر چهره ها دوید ...و این نشاط همایش مزبور تا جایی پیش رفت که جوان ها و جوانه ها کمابیش پاهای خود را و کمی بالاترها را نیز ایضاً همچنین به حرکاتی آهسته و موزون متحرک ساختند... حتی نزدیک بود ما را هم در این سن و سال قاطی خود کنند! – چنانکه اتفاق افتد و دانی! –  و من خیال کردم که واقعاً غزالی و مارالی از تبریز وارد این صحنه در شهر ارومیه شده و برگزار کنندگان همایش پیاده روی خانوادگی از ورود این مارال تبریزی دست و پای خود را گم کرده اند و چاره ای نداشته اند جز اینکه از آرشیو ترانه های باکویی برای استقبال آن غزال تبریزی استفاده کنند... خب این یکی از نتایج همایش بزرگ پیاده روی در ارومیه بود!

شروع برنامه را ساعت 8 اعلام کرده بودند اما با برنامه هایی از قبیل تبریز مارالی و ... پر کردند و جماعت چند هزار نفری را علاف روی چمن نمناک نگه داشتند و مدام کش دادند تا آقایان مدیران تشریف آوردند اغلب در کسوت تشریفاتی ورزشی و با تیپ های غیر ورزشی یعنی که با شکم های برآمده و غبغب چند موجی و ... و دقایقی از ساعت 9 گذشته، مراسم رسمی شروع شد و تک تک آقایان سخنرانی ها کردند و تا 30/10 هر یک از آقایان در حیطه مسئولیت خود و سازمان متبوعش بیانات فرمودند و فرمودند و فرمودند... و در تعریف ارومیه، چه هندوانه ها که زیر بغل حاضران ندادند!... و یک خانم بالاخره برنده یک خودرو شد و چند تایی از حاضران برنده کمک هزینه عتبات عالیات و عمره. در مجموع 10 نفر اعلام کردند، باقی تماشاگر بودند. جماعت شروع کردند به رفتن، ولی من دیدم هنوز آقایان روی جایگاه ایستاده اند و پایین نمی آیند! معلوم شد قسمت اصلی برنامه هنوز مانده و آن اینکه آقایان مدیران شهری با اهدای لوح تقدیر از خودشان هم تقدیر کردند در همایش بزرگ پیاده روی خانوادگی مردم ارومیه... بلی؛ همین دیگر! با خود گفتم: بندگان خدا این مدیران شهر ما هم آرزو به دلشان مانده و دلشان لک زده برای تقدیر و سپاس و تجلیل؛ اما امروز بالاخره توانستند جماعت چند هزار نفری را با وعده اعطای جوایز و اهدای هدایا و ... اینجا جمع و دو ساعت و نیم روی چمنهای نمناک کلافه نمایند تا از خودشان تقدیر کنند!... چه بگویم والله... باز صد رحمت به آن »آلا گؤز یاریم« و »تبریز مارالی« و ... و نیز در پایان معلوم شد که گروه موزیک ارتش هم با سازهای بادی در این مدت منتظر بوده اند تا آهنگ «ای ایران، ای مرز پرگهر ... را بنوازند و نواختند و همه چیز به خیر و خوشی تمام شد و رفت ... اما بچه هایی که با پدر و مادرشان و تحت تأثیرتبلیغات فریبنده برگزار کنندگان همایش با شور و شوق از اول صبح در این جمع حاضر بودند، اغلب چشمشان به دنبال هدیه و جایزه می گشت و بال و پر شکسته می رفتند، انگار چیزی در گلوشان گیر کرده! ... پسر بچه ای با صدای بغض آلود و با غیظ و غضب می گفت: مامان باید امروز برام پیتزا بگیری هااا...خب؟! ... و مادر بی چاره آرام جواب داد: آره عزیزم حتماً، می گیرم برات. و... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

منبع: سایت:www.Daniznews.ir


  

زبان شعر    

نمایش تصویر در وضیعت عادی

علی همای پناه

«زبان نظامی از نشانه هاست که عقاید را بیان می کند و قابل قیاس

 با نگارش، الفبا، مناسک نمادین، اشکال (قواعد) رفتار و...نیست» - فردینان دوسوسور 

 زبان در شعر چیزی است هدف خود و خارج از گستره ی معنا شناسی، فراترازاندیشه و گونه ای رهایی واستقلال از معنا؛ در واقع شکلی غیر ازکاربرد عادی ومتعارف زبان. ساکن وساده نیست چون دارای خود است وبرای ابراز خود نیاز به آفرینندگی مخاطب دارد، معنای نهایی درونش وجود ندارد یا در پشت تاویل های بی شمار پنهان شده و راه گشایی برای طرح و درک معناهای بی شمار است. راهی برای ویرانی سویه ی خودکار وسنتی ادراک وایجاد احساس تازه ای از چیزها به نحوی که آنها را نا آشنا ومبهم می کند. صورتهای فراموش شده ی زبان را یادآور می شود و میل به ابداع را درآفرینشهای ادبی تحریک می کند. به طور آگاهانه وسازمان یافته به زبان متعارف یورش می برد وقصد تحمیل خود وانعکاس دیگرگونگی را دارد. درسیرخود نیاز به کشف معنا را بنیان می نهد، مستقل از معنا از قاعده ها سرپیچی می کند و الگو های تازه ای را می آفریند. با ذهنی بودن ذاتی خود، آفات شعری همچون تصاویر صامت، بی جان وعینی را دور می ریزد و قصد جان بخشی به تصاویر و حرکت به جهان تصاویرزنده و ذهنی* دارد. رهایی از نظام تقلید و کلیشه را ممکن می کند و ناخودآگاه درک شالوده شکنی را نزدیک! بازی با زبان را پیش می کشد، چون رویا ظاهری آشکار و شفاف و درعین حال سخت تاویل می پذیرد، با خودش درک می شود نه از تحلیل جهان بیرون برای رسیدن به جهان درونش. امکانات ترک و تغییر عادات را فراهم و معانی چند گونه را ایجاد می کند ؛ باری که بر دوش واژه هاست، معناهای ضمنی یا تاثیرهای عاطفی و حسی برآمده از نحوه ی کاربرد قواعد که مخصوص هر زبان است را مدیریت کرده و امکان عدم انتقال این قواعد از زبانی به زبان دیگررا میسر کرده و باعث ترجمه ناپذیری شعر و برجستگی وسلطه ی زبان می شود. سویه ی آوایی شعررا می آفریند(موسیقی) معنا را به دنبال آواها می کشاند؛ تکه تکه می کند و در کوچه پس کوچه های آن گم و به مخاطب فرصتی برای کشف گم شده ها ودر پی اش احساس لذت ونشاط می دهد و معنا را به بازی دعوت می کند! خود را می زاید وچیزهای بیان نشده را ارایه می دهد وهمزمانی معنا و بی معنایی را رقم می زند. تخیل می کند به باز آفرینی می پردازد از واژه ها برای درهم شکستن زبان متعارف بهره می جوید و دلالت را از میان برمی دارد! به واژه ها می فهماند که بیش از یک شکل معنا می توانند داشته باشند وازاین گذر رابطه ی یک به یک واژه و جمله با معنا را از بین می برد و حداکثر بار را از کلمه می کشد و این یعنی جادو...خواندن را در خواندن ها استحاله می دهد و ترتیب مکالمه های بی شمار را میان متن و مخاطب و درِ تاویل را می گشاید. به آفرینش ساختاری کلامی می پردازد چون در ذات خود گوهری نهان دارد ، خواه این آفرینش همخوان با تجربه باشد یا نه و به این اعتبار به دنیایی بسته به نام شعر تعلق می گیرد که واژه گان در آن ارزش در خود دارند و بدون اشاره به مدلول و بی دلالت معنایی واژه اند وبس، که ساختار مرکزی شعر را با فقدان دلالت معنایی می سازند؛ یعنی روی متن کار انجام می دهند چرا که زبان حکم ماده شکل پذیر ادبیات را دارد(رمان، شعر، نمایش نامه...) و چون ادبیات وجود دارد پس کاری از راه زبان و درباره ی زبان انجام می گیرد تا محصول آن اثرشود واین کار در مورد شعر به نحو ویژه انجام می گیرد یعنی کار واقعی بر روی زبان انجام می شود و آواها ومعناها در هم می شوند از راهی یکطرفه و چیزی در خود بسته همچون مجسمه ای که پس از ساخت غیر قابل برگشت است! وبه این صورت زبان ادبی شکل می گیرد وشعر را می تراشد و شعر بستری برای جولان و معرفت زبانش می شود  

*اصطلاحی از نویسنده ی مقاله: و به تصاویری اطلاق می شود که با استفاده از نشانه ها قابل درک هستند ونه تجسم یا تصور با استفاده از پیش شناسه ها وپیش فهم ها یا پس فهم ها ... مثا لی از یکی از شعر هایم می آورم امید که بتواند حق مطلب را ادا کند:"خودم را در می آورم/ پرت می کنم"شما هر گز نمی توانید در آوردن خودتان را تجسم کنید اما می تواند آن را با در آوردن یک کت مقایسه کرده ودرک کنید

منابع مورد استفاده در نگارش مقاله:

-           زندگی در دنیای متن/ پل ریکور

-           کتاب آبی / ویتگنشتاین

-           کتاب قهوه ای / ویتگنشتاین

منبع نشر مقاله: سایت: www.daniznews.ir  مورخ 19/8/91


  

کتاب «شوق دیدار» (اولین کتاب دینی – ادبی ترجمه شده از جمهوری آذربایجان به زبان فارسی) ، در خرداد ماه 90 در تبریز منتشر شد و بحمد الله مورد استقبال اهل فرهنگ و اندیشه قرار گرفت. امید که مورد قبول خدای مهدی (عج) نیز واقع شود. این کتاب در نشریات مختلف کشوری و ادبی و دینی و در سایتهای گوناگون معرفی گردید. خدای مهدی به دست اندرکاران همه آنان جزای خیر دهاد. خبر و معرفی ذیل را عزیزان روشن ضمیر امیدوار به آینده در سایت آینده روشن دریادلِان بزرگوار در سایت قطره ( ghatreh.com  ) مرحمت فرموده ه اند:

شوق دیدار مهدی موعود در شعر معاصر جمهوری آذربایجان

  "شوق دیدار مهدی موعود در شعر معاصر جمهوری آذربایجان" اثری است که به کوشش مصطفی قلی‌زاده علیار و توسط انتشارات نور ولایت منتشر شده و در دسترس علاقمندان به ادبیات مهدویت قرار گرفته است.

 

     

این اثر، در برگیرنده اجمالی از زندگی شاعران به همراه گزیده‌‌هایی از اشعار آنان می‌باشد که هر کدام از آنها با ترجمه فارسی همراه است. به 2 نمونه از این اشعار از دو شاعر توجه می‌کنیم ابتدا متن اصلی و سپس ترجمه فارسی آنها تقدیم خوانندگان می‌شود.

عدالت گونشی(متن اصلی)
شکر اولسون سنه‌ای تانری یاراتدین
کونوللر همدمی امام مهدینی(ع)
چوخ دیلک دیله ییب آرزویا چاتدیم
یئرده قویما ییبدی بیرجه عهدینی.
دوشنده قدمین تورپاق اوستونه
تورپاق دیل آچاراق اویونه جکدی.
آریسه داش اولان اوره ک ایستینه
دونیانین اوره‌ایی دویونه جکدی.
بؤیرک خلاصکاری گوندر ایلاهی
عدالت چراغی یا نسین سؤنمه دن
هامینی دوز یولا دوندر ایلاهی
صاحب زمانین(ع) گئری دؤنمه دن.
سن‌ای ظلمت گئجه سونا یئت گؤروم
عدالت گونشی دوغماق اوزره دی
یالانچی، یولونلا ایندی گئت گؤروم
آزادلیق، ظلمونو بوغماق اوزره دی.
خورشید عدالت(ترجمه)
خداوندا، تو را شکر که آفریدی

مهدی(ع) را همدم دل‌ها.
بعد از آرزوهای دراز، به کام خود رسیدم،
هیچ یک از عهدهایت بر زمین نماند.
ای مهدی موعود! آنگاه که قدم بر خاک خواهی گذاشت،
خاک زبان به درود خواهد گشود و برخود خواهد بالید.
اگر دلی از سنگ هم باشد، از حرارت عشق تو آب خواهد شد،
دل دنیا آن روز از هیجان دیدارت خواهد تپید.
خداوندا، نجات دهنده بزرگ را بفرست،
تا چراغ عدالت جاودانه روشن شود و هرگز خاموش نگردد.
خداوندا، خودت همگان را به راه راست هدایت کن،
صاحب زمانت دیگر از ما روی برنگرداند.
تو هم ‌ای شب ظلمانی ظلم، به پایان خود برس
چرا که خورشید عدالت در حال دمیدن است،
از همان راه غلط که آمده‌ای،‌ برگرد،
اینک آزادی، شب ستم را از جهان می‌زداید.
***
*دلشاد آراز
قائم(متن اصلی)
دورمادان گوندوز - گئجه کیم آه و زار ائیلر دیلیم
اؤیله بیمارم بونو هم آشکار ائیلردیلیم

"ائتمه ناله اجرینی وئررم سنین" سئویلر خدا
تابی یوخدور هم گیلئی، هم ده گذار ائیلر دیلیم.
ای بشر اولادی نین سن آن بؤیوک سرکرده سی
گل، بوستمله منی بی‌اختیار ائیلر دیلیم
ای بشر تاریخی نین سن آن بؤیوک قائمی گل
غیبت کبری ده قالدیقجا غبار ائیلر دیلیم
سنسن انسانین جهاندا حق، عدالت جارچیسی
اظهار ائتدیکجه بو حقی افتخار ائیلر دیلیم
سن کی، یوخسان دؤزمه یه وار بیر بهانه چاره سی
سن گلینجه سوره‌ی‌"یاسینی" یارائیلر دیلیم
یار بو ظلمت باغرینی، ای شمسیم، ای نوروم یئتیش
هم سنی، هم عشقینی قلبیمده وار ائیلر دیلیم.
قائم(ترجمه)
زبانم شب و روز مدام در آه و زار است،
بیماری عشقم را زبان فاش می‌سازد
خداوند گفته که پاداشت را من خود می‌دهم ناله مکن.
اما زبان همچنان گله‌گزاری می‌کند!
تو ای بزرگترین پیشوای نسل بشر،
بیا که این همه ستم زبانم را بسته است.
بیا ای بزرگترین قائم الهی تاریخ بشر،
زبانم از طولانی شدن غیبت کبرایت، گنگ شده است.
تویی در جهان فریادگر بزرگ حق و عدالت انسان‌ها.
زبانم با افتخار این حقیقت را اظهار می‌کند.
تو که با ما نیستی، امید آمدنت بهانه‌ای برای شکیبایی است،
و تا آمدنت زبانم سوره‌ی یاسین را به یاد تو زمزمه می‌کند.
بیا دل این ظلمات را بشکاف ای خورشید من، ای روشنایی دیده‌ام،
تو را و عشق تو را همواره در دل دارم.
*الناره شمس


90/6/19::: 10:49 ع
نظر()
  
<      1   2   3   4   5